روزی اگردختــردارشدم. . . قـُرآن خواندن را یادش میدهم تا گاه و بی گاه برای مادرش که مشغول آشپزی و ظرف شستن است از حفظ قرآن بخواند. یادش میدهم نزدیک اوقات اذان در پنجره بنشیند و وقتی صدای اذان را شنیدبا شور و هیجان برود سجاده پهن کند بیاید دستان پدر و مادرش را بگیرد و ببرد سر سجاده پدرش را پیش نمازو خودش کنار مادرش به او اقتدا کند. . روزی اگر دختر دار شدم. . یادش میدهم هرلحظه ی خدا برای او میدان جهاد است جهاد در مقابل حفظ حجابش واو تمام طول عمرش را مادرش ,میدهم ,یادش ,یادش میدهم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود سرا معجون زندگی شرکت حسابداری پروانگی بازگشت به اسلام ، بازگشت به اصل دنیای بهاری دونه دونه